اثر شلاق چرمی چیست و چه تاثیری بر زنجیره تامین کسبوکار شما دارد؟
اثر شلاق چرمی اسم عجیب و دلهرهآوری دارد؛ اما اتفاقی است که ممکن است به سادگی برای هر کسبوکاری رخ دهد. در میان مراحل متعدد یک زنجیره تامین، چند عامل کلیدی وجود دارد: زمان و تصمیمات عرضه سفارش، تقاضا برای عرضه، عدم وجود ارتباطات و بینظمی. این عوامل میتوانند منجر به یکی از رایجترین مشکلات در مدیریت زنجیره تامین شوند. این مشکل رایج را با عنوان «اثر شلاق چرمی»، «اثر شلاقی» و همچنین «اثر فارستر» میشناسند. در این مقاله به این میپردازیم که اثر شلاق چرمی چیست، عواملی که باعث به وجود آمدن آن میشوند را بررسی و در نهایت راهکارهایی برای کاهش اثر شلاق چرمی عنوان میکنیم.
اثر شلاق چرمی چیست؟
اثر شلاق چرمی یا Bullwhip Effect که با عنوان «اثر فارستر» هم شناخته میشود، به این شکل تعریف میشود: «انحراف در تقاضا که به دلیل تنوع سفارشات (که خود ممکن است بزرگتر از میزان فروش باشند) به وجود میآید و در زنجیره تامین از پایین به سمت بالا حرکت میکند؛ یعنی از خردهفروش به عمدهفروش و تولیدکننده میرسد».
واضح است که خواندن این تعریف برای درک مفهوم اثر شلاق چرمی کافی نیست.
اثر شلاق چرمی را میتوان به عنوان رویدادی در زنجیره تامین توضیح داد که در آن تنوع سفارشهای ارسال شده به تولیدکننده و تامینکننده، از فروش به مشتری بیشتر است.
این سفارشهای نامنظم در قسمت پایین زنجیره تامین به وجود میآیند و رفته رفته به سمت بالا رشد میکنند تا جایی که در قسمتهای بالای زنجیره تامین قابل تشخیص میشوند. این تنوع میتواند روان بودن فرآیند زنجیره تامین را مختل کند، زیرا هر حلقه در زنجیره تامین تقاضای محصول را دست بالا یا دست کم میگیرد و در نتیجه نوسانات اغراقآمیزی ایجاد میکند.
چه عواملی باعث به وجود آمدن اثر شلاق چرمی در زنجیره تامین میشوند؟
عوامل ریز و درشت بسیاری وجود دارند که کنار هم قرار گرفتن آنها به شیوههای مختلف میتواند باعث بروز اثر شلاق چرمی شود. در ادامه به ۷ عامل اصلی رخ دادن این پدیده اشاره میکنیم.
۱- عدم بهروزرسانی اطلاعات تقاضا
اعضای حلقههای مختلف زنجیره تامین، گاهی تا مدتها پیشبینیهای خود از تقاضا را بهروزرسانی نمیکنند و با همان تصور پیشین ادامه میدهند، در حالی که ممکن است در این مدت تقاضای محصول یا شرایط تولید تغییر کرده و حجم سفارش اکنون بیشتر یا کمتر از میزان مورد نیاز باشد. تکیه بر اطلاعات تقاضای گذشته برای برآورد تقاضای فعلی یک محصول، نوساناتی را که ممکن است در یک دوره زمانی در تقاضا رخ دهد، در نظر نمیگیرد.
۲- رُند کردن سفارشها
بسیاری اوقات سفارشدهنده یا تامینکننده میزان سفارش یک ماده یا محصول را رو به پایین یا بالا رند میکند تا استفاده از اعداد و ارقام آسانتر شود، اما متوجه نیستند همین موضوع میتواند باعث موجودی مازاد در انبار یا کسری موجودی شود.
۳- تغییر قیمت
تخفیفهای ویژه و سایر تغییرات هزینهها میتواند الگوهای خرید منظم را بر هم بزند. خریداران تمایل دارند از تخفیفهای ارائه شده در مدت زمان کوتاهی استفاده کنند؛ همین موضوع میتواند باعث ناهماهنگی در تولید و مخدوش شدن اطلاعات تقاضا شود.
مطمئنا دیدهاید که بسیاری از تامینکنندگان روی سفارشهایی که حجم بیشتری داشته باشند، تخفیف بیشتری میدهند. این نوع تخفیف و دیگر شرایط مشابه آن که بر قیمت تاثیرگذار هستند، باعث میشوند بخشی از حجم خرید مازاد بر نیاز زنجیره تامین باشد.
۴- ماجراهای خرید و فروش
این ماجراها به دو شیوه اثرگذارند. گاهی خریداران مبلغی کمتر از هزینه مقدار سفارش خود به تامینکننده پرداخت میکنند و تامینکننده هم حجم کمتری تحویل میدهد. گاهی هم مقدار کالایی که از طرف تامینکننده تحویل مشتری میشود بیشتر از میزان دقیق سفارش است.
۵- عدم وجود ارتباط کافی میان رابطهای زنجیره تامین
نبود ارتباط کافی میان افرادی که رابط بخشهای مختلف زنجیره تامین تامین هستند باعث میشود اجرای یکنواخت فرآیندها دشوارتر شود. درک تقاضای محصول توسط مدیران در حلقههای مختلف زنجیره تامین میتواند کاملا متفاوت باشد و در نتیجه آن مقادیر سفارشات هم در هر حلقه متفاوت خواهد بود.
۶- امکان پس دادن کالا بدون هزینه اضافی
وقتی تامینکننده چنین شرایطی را برای مشتری در نظر میگیرد، مسئول خرید عمدتا به دلیل وجود کمبود، میزانی بیش از حد نیاز سفارش میدهد و سپس زمانی که نیاز برطرف و موجودی کافی شد، مازاد آن را برای تامینکننده پس میفرستد. ادامه پیدا کردن این روند اغراق در خرید و سپس پس دادن، منجر به جمع شدن مواد و کالاهای اضافی در انبارها و بخشهای مختلف زنجیره تامین میشود.
۷- دستهبندی سفارشها
شرکتها نمیتوانند سفارشهای فوری به تامینکننده بدهند و نیاز را به صورت لحظهای برطرف کنند، بلکه تقاضا را انباشت میکنند. بسیاری از شرکتها به صورت هفتگی یا حتی ماهانه سفارش میدهند. همین مسئله باعث ایجاد تنوع در تقاضا میشود.
به عنوان مثال ممکن است در مرحلهای افزایش تقاضا و پس از آن عدم تقاضا وجود داشته باشد. گاهی ناتوانی در پیشبینی شرایطی که عدم قطعیت زیادی دارد، یا اجبار به خریدهای از پیش تعیینشده در کنار توجه به این که شرکت دچار کمبود نشود، باعث میشود در برخی برهههای زمانی مواد یا کالاهایی در انبار بمانند که در آن زمان نیازی به آنها نداریم.
مثالی از اثر شلاق چرمی در یک زنجیره تامین واقعی
درک مفهوم اثر شلاق چرمی تنها با توضیح تئوری مفاهیم کمی دشوار است و نیاز به مثالی در واقعیت وجود دارد که موضوع را ملموستر کند. در این بخش تلاش کردیم با مثالی ساده و ابتدایی موضوع را بیان میکنیم و وارد عمق ماجرا شویم.
بیایید در نظر بگیریم که یک خردهفروش، در فصل تابستان به طور متوسط روزانه ۱۰ بستنی پاستوریزه بستهبندیشده میفروشد. با رسیدن به نیمه تابستان و به دنبال موج گرما، فروش خردهفروش به ۳۰ بستنی در روز افزایش مییابد. برای پاسخگویی به این تقاضای جدید، خردهفروش پیشبینی تقاضای خود را افزایش میدهد و سفارش بزرگتری به تناسب ۴۰ واحد در روز به عمدهفروش میدهد تا سطح تقاضای مشتریان جدید را برآورده کند. خردهفروش برای این که افزایش احتمالی تقاضا را از دست ندهد، مقداری بیش از نیاز روز خود سفارش میدهد و همین کار اولین موج در تقاضای اغراقآمیز را ایجاد میکند که به سمت حلقههای دیگر زنجیره تامین حرکت میکند.
عمدهفروش که متوجه این افزایش تقاضا از سوی خردهفروش میشود، ممکن است یک افزایش تدریجی را هم در پیشبینیهای خود در نظر بگیرد، بنابراین بهجای ۴۰ بستنی، سفارش بزرگتری برای تولیدکننده بستنی ایجاد میکند. عمدهفروش ۶۰ بستنی به تولیدکننده سفارش میدهد. این امر باعث اغراق بیشتر تقاضا در زنجیره تامین میشود و بنابراین موج دوم افزایش تقاضا را ایجاد میکند.
تولیدکننده، افزایش تقاضا را از سوی عمدهفروشان احساس میکند و ممکن است تولید خود را افزایش دهد و به ۸۰ بستنی برساند. این واکنش تولیدکننده نسبت به افزایش تقاضا، موج سوم را در اغراق تقاضا ایجاد میکند.
اما این چرخه همینجا به پایان نمیرسد! احتمال دارد که موج گرمای تابستان باعث شود که خردهفروش خیلی زود موجودی خود را تمام کند. در همین حین تولیدکننده در حال تولید سری جدید سفارشات است (که بیشتر از مقدار قبلی هستند). خردهفروش که میبیند امکان خرید لحظهای وجود ندارد ممکن است به سراغ برند دیگری برود تا بتواند تقاضای مشتریان خود را پاسخ دهد. این شرایط باعث ایجاد یک وضعیت تقاضای کاذب میشود، زیرا به نظر میرسد فروش تقریبا کاهش به صفر رسیده است. نتیجه این که حتی اگر تولیدکننده در این دوره تولید خود را افزایش داده باشد، خردهفروش ممکن است تقاضای بیشتری برای برند اصلی بستنی نداشته باشد.
از طرف دیگر، اگر آبوهوا تغییر کند و سرعت خرید بستنی در مصرفکنندگان نهایی کاهش یابد، میتواند منجر به یک وضعیت مازاد عرضه در زنجیره تامین شود، زیرا هر لایه از زنجیره تامین در واکنش به فروش بالا در طول موج گرما تقاضای خود را افزایش داده است.
اگرچه مثالی که زدیم تا حد زیادی سادهسازی شده بود و واقعیت در عمل بسیار پیچیدهتر است، اما حالا بهتر از قبل متوجه میشویم که اثر شلاق چرمی چگونه نظم سیستم زنجیره تامین را بر هم میزند و اگر این تصمیمات پشت سر هم ادامه پیدا کنند حتی میتواند باعث از کار افتادگی سیستم شود.
زمانی که اثر شلاق چرمی به زنجیره تامین ضربه بزند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
همانطور که نوسانات تقاضا در کل زنجیره تامین موج میزند، اثر شلاق چرمی میتواند عواقب جدی در تمام جنبههای یک کسبوکار داشته باشد:
- موجودی بیش از حد موجود، منجر به افزایش هزینههای نگهداری موجودی میشود.
- سفارشات به موقع انجام نخواهند شد.
- خدمات مشتری ضعیف خواهد بود.
- میزان درآمد از دست رفته بیشتر میشود.
- تقاضا به درستی پیشبینی نخواهد شد.
چگونه میتوانیم اثر شلاق چرمی را در زنجیره تامین کاهش دهیم؟
به اشتراک گذاشتن اطلاعات میان تامینکنندگان و خریداران در زنجیره تامین میتواند نقش بسیار موثری در کاهش اثر شلاق چرمی داشته باشد. اگر اعضای زنجیره تامین بتوانند تعیین کنند که چه اطلاعاتی باعث به وجود آمدن واکنشهای بیش از حد شده است، خیلی سادهتر میتوان آن را حل کرد. ارتباطات و زمان پاسخ را میتوان با استفاده از فناوریهای مدرن بهبود بخشید.
برقراری ارتباط پوی در میان همه عناصر زنجیره تامین، اصلیترین نقش را در کاهش اثر شلاق چرمی دارد
اما رعایت نکات کوچک زیر هم میتواند موثر باشد:
- کاهش زمان تحویل
- بازنگری رویههای سفارشدهی و استفاده از روشهای پیشبینی بهتر
- در نظر گرفتن محدودیتهایی در نوسانات قیمت
- یکپارچهسازی برنامهریزی و اندازهگیری عملکرد
دیگر اثر شلاق چرمی نخواهید داشت: روندهای آینده در مدیریت زنجیره تامین
زمانی که طرفین درگیر در زنجیره تامین تلاش میکنند از خود در برابر تغییرات تقاضا محافظت کنند، اثر شلاق چرمی میتواند منجر به سرمایهگذاری بیش از حد بر موجودی در سراسر زنجیره تامین شود. همچنین میتواند باعث انباشت موجودی نزد تولیدکننده شود که هزینههای زنجیره تامین را بیش از پیش افزایش میدهد. اگرچه این پدیده مشکلی رایج در مدیریت زنجیره تامین است، درک دلایل به وجود آمدن آن میتواند به مدیران کمک کند استراتژیهایی برای کاهش آن پیدا کنند.
همانطور که کسبوکارهای بیشتری متوجه تأثیرات اثر شلاق چرمی میشوند، تصمیمگیرندگان به دنبال راههای بهتری برای بهبود اطلاعات ارسال شده در طول زنجیره تأمین و سادهسازی فرآیندهای مدیریت زنجیره تأمین خواهند بود.
شرکتهای آیندهنگر شروع به توسعه «قیمتگذاری ارزش» و محصولات ارزانتر خواهند کرد تا اثر شلاق چرمی را کاهش دهند و ترس مصرفکنندگان از رکود اقتصادی ناشی از گزارشهای هشداردهنده رسانهها را کاهش دهند.
پیشبینی تقاضا ممکن است با تغییر الگوهای تقاضا و تداوم اثر شلاق چرمی چالشبرانگیزتر شود و باعث شود کسبوکارها از روشهای پیشبینی مبتنی بر برنامهریزی سناریوهای آینده به جای الگوهای تاریخی استفاده کنند.
دیدگاه ها